سلام بر امام مهدی عج

مروری بر سی دی امام مهدی عج

سلام بر امام مهدی عج

مروری بر سی دی امام مهدی عج

دجال

·             حدیث شماره : 382 *
* قتاده از أنس از رسول خدا ( ص ) روایت کرده که آن حضرت فرمود : " هیچ پیامبرى نیامد مگر اینکه امت خویش را از آن انسان یک چشم دروغگو بر حذر داشت ، آگاه باش ، او یک چشم دارد ، وخداوند تبارک وتعالى چنین نیست ، میان چشمانش نوشته شده کافر ، هر مؤمنى آنرا مى خواند "
* *
* : العمدة : ص 440 ص 925 - عن مسلم ، والبخاری .
* : منتخب الأثر : ص 461 ف‍ 6 ب‍ 7 ح‍ 2 - عن الترمذی .
382 - المصادر :
* : الطیالسی : ص 265 ح‍ 19

·             386 - " ما بین خلق آدم علیه السلام إلى قیام الساعة أمر أکبر من الدجال "* حدیث شماره : 386 *
* هشام بن عامر مى گوید ، از رسول خدا ( ص ) شنیدم که مى فرمود : " در فاصلهء میان آفرینش آدم " ع " تا رستاخیز ، قضیه اى بزرگتر از دجال وجود ندارد "
386 - المصادر :
* : ابن حماد : ص 146

·             * حدیث شماره : 392 *
* عبدالرحمان بن أبی بکرة از پدرش روایت کرده که گفت رسول خدا ( ص ) فرمود : " پدر ومادر دجال مدت سى سال داراى فرزند نشدند ، پس از این مدت کودکى بر ایشان متولد شد که داراى یک چشم وزیان بارترین و بى فایده ترین چیز بود چشمانش بخواب مىرفت ودلش خواب نداشت ، وى گفت : رسول خدا ( ص ) پدرش را توصیف کرد وفرمود : پدرش مردى بلند قد و داراى اندامى ناهمگون بوده و گویى بینى وى منقار است ، و مادرش زنى بلند بالا و بى ریخت و داراى پستانهاى درشت است .

·             * حدیث شماره : 395 *
* عبادة بن صامت مى گوید : رسول خدا ( ص ) فرمود : دربارهء دجال آنقدر با شما سخن گفتم تا آنجا که بیم آن داشتم که تعقل نکنید ، مسیح دجال مردى کوتاه قد بوده و میان پاهاى او فاصله دارد ، داراى موهاى مجعد ، یک چشم دارد که نه بر آمده است و نه گود نشسته ، اگر او بر شما مشتبه شد ، بدانید که پروردگار شما چنین نیست ، و شما هرگز خداى خویش را نمى بینید تا از دنیا بروید .
* حدیث شماره : 444 *
* ابو مالک اشجعى از ربعى واو از حذیفه نقل کرده که وى گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : " من از خود دجال بهتر مى دانم که با او چیست ، با او دو رودخانه و نهر جارى است که یکى بطور آشکار آب سفید ودیگرى بوضوح آتشى شعله ور است ، اگر کسى آنرا درک کرد باید به نهرى روى آورد که آنرا به صورت آتش مى بیند وباید چشمانش را بهم بگذارد و سر خود را به زیر افکند واز آن بنوشد ، زیرا آن آبى خنک است . دجال داراى یک چشم است و در آن لکه اى پر رنگ وجود دارد ومیان چشمان او نوشته شده است ، کافر ، هر مؤمن با سواد وبى سوادى آنرا مى تواند بخواند " .
444 - المصادر :
* : ابن أبی شیبة : ج 15 ص 133 ح 19318

·             * حدیث شماره : 427 *
* ابو سلمة بن عبدالرحمان گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : " فرود مى آید دجال در خوز و کرمان با هشتاد هزار تن که صورتهایى چون سپرهاى راه راه وکلاه بر سر دارند وداراى کفشهایى از مو هستند "
427 - المصادر :
* : ابن حماد : ص 191

·             * حدیث شماره : 460 *
* عبد الله بن عثمان بن خیثم ، از شهر بن حوشب و او از اسماء بنت یزید بن سکن انصارى نقل کرده که وى گفت : از رسول خدا ( ص ) شنیدم که مىفرمود : ( دجال چهل سال در زمین درنگ خواهد کرد ، سال مانند ماه ، و ماه مانند هفته ، و هفته چون روز و روز مانند سوختن شاخه هاى نخل در آتش بود ) .
460 - المصادر :
* : عبد الرزاق : ج 11 ص 392 ح 20822

·             * حدیث شماره : 210 *
* از ربیعة بن أبو عبدالرحمان ، از انس بن مالک از رسول الله صلى الله علیه وآله ، روایت شده که فرمود : دجال از محله یهودیهاى اصفهان خروج نموده ، و هفتاد هزار یهودى که همه تاج بر سردارند همراه او خواهند بود .
210 - المصادر :
* : أحمد : ج 3 ص 224

·             415 - " یخرج الدجال من خراسان "* حدیث شماره : 415 *
* ابن مسیب آنرا از ابو بکر نقل کرده وبه پیامبر ( ص ) نسبت نداده است : دجال از خراسان خروج مى کند "

·             * حدیث شماره : 419 *
* ابن طاووس از پدرش از کعب نقل نموده که گفت : و آنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است : " دجال از عراق خروج مى کند " .

·             * حدیث شماره : 421 *
* ابو امامه باهلى مى گوید ، رسول خدا ( ص ) فرمود : " دجال از راه میان شام و عراق خروج مى کند "

421 - المصادر :
* : حماد : ص 149

·             * حدیث شماره : 431 *
* ابو عبد الله قراظ روایت کرده که از سعد بن مالک وابو هریره شنید که مىگویند ، رسول خدا ( ص ) فرمود : بار خدایا مردم مدینه را در شهرشان برکت عنایت فرما ، در روزى آنها خیر وبرکت ایجاد کن ، معبودا ، ابراهیم " ع " بنده ودوست تو بود ومن بنده و فرستاده تو هستم ، ابراهیم " ع " براى مردم مکه از تو در خواست کرد ومن همانگونه که ابراهیم " ع " براى مردم مکه از تو در خواست نمود براى مردم مدینه در خواست مى نمایم ، شهر مدینه در احاطه فرشتگان است ، بر هر گذرگاهى دو فرشته قرار دارند که از آن مراقبت مى کنند ، بیمارى طاعون و دجال وارد این شهر نمىشوند ، هر کس قصد خیانت به این شهر را داشته باشد ، خداوند او را ذوب مى کند همانگونه که نمک در آب ذوب مىشود .

·             * حدیث شماره : 451 *
* ابو هریره مى گوید رسول خدا ( ص ) فرمود : " وقتى که یکى از شما از تشهد فارغ مىشود ، باید از چهار چیز به خدا پناه ببرد ، از عذاب دوزخ واز عذاب قبر ، و از آشوب و فتنهء زندگى ومرگ واز شر مسیح دجال " .
451 - المصادر :
* : ابن أبی شیبة : ج 15 ص 130 ح 19308

·             * حدیث شماره : 478 *
* سیابه از امام صادق ( ع ) نقل مىکند که گفت : مردى از حضرت پرسید فدایت شوم مىگویند ، زراعت وکشاورزى مکروه است ، حضرت بدو فرمود : " زراعت نمائید ودرخت بنشانید ، بخدا سوگند مردم کارى حلال تر وپاکیزه تر از آن انجام نداده اند ، بخدا سوگند پس از خروج دجال زراعت مى شود ونخل کاشته مى شود "

478 - المصادر :
* : الکافی : ج 5 ص 260 ح 3

·             * حدیث شماره : 469 *
* زهرى از سالم از ابن عمر نقل کرده که رسول خدا ( ص ) با جمعى از اصحاب از جمله عمر بن خطاب از کنار ابن صیاد که کودکى بود گذارشان افتاد واو متوجه نشد ، تا اینکه رسول خدا ( ص ) با دستش به پشت او اشاره کرد وفرمود : آیا گواهى مىدهى که من رسول خدا ( ص ) هستم ؟ ابن صیاد به او نگاهى کرد وگفت : گواهى مى دهم که تو پیامبر بى سوادان هستى ، ابن صیاد به پیامبر گفت : آیا تو گواهى مى دهى من فرستاده خدا هستم ؟ رسول خدا ( ص ) فرمود : به خدا ورسول وفرستادگان او ایمان آوردم ، پیامبر به او فرمود : چه چیز بر تو وارد مى شود ؟ ابن صیاد گفت : بر من راستگو و دروغگو وارد مى شود ، پیامبر ( ص ) فرمود : امر را بر تو بهم آمیخته ، وسپس رسول خدا ( ص ) فرمود : چیزى را براى تو نهان کرده ام ، و ( یوم تأتى السماء بدخان مبین ) را براى او در نظر گرفته بود ، ( دجال ) ابن صیاد گفت : آن ، " دخ " است رسول اکرم ( ص ) فرمود : خفه شو ، از قدرت خود نمىتوانى تجاوز کنى ، عمر گفت : اى رسول خدا ( ص ) به من اجازه بده او را گردن بزنم ، پیامبر ( ص ) فرمود : اگر این شخص خود او ( دجال ) باشد ، قدرت استیلاى بر وى را ندارى ، واگر او همان شخص نباشد ، بنابراین از کشتن او سودى نبرده اى " .
* *
* : الخرائج : ص 283

·             * حدیث شماره : 399 *
* عبید بن عمر لیثى گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : " رستاخیز به پا نمىشود تا آنکه سى نفر دروغگو خروج مى کنند وهمهء آنها مدعى هستند که قبل از قیامت ، پیامبر هستند

·             * حدیث شماره : 471 *
* سعید بن مسیب ، از ابوذر غفارى نقل کرده که گفت رسول خدا ( ص ) فرمود : " مثال اهل بیت من به سان کشتى نوح ( ع ) است کسى که بر آن سوار شد نجات یافت وکسى که از سوار شدن بر آن سر بر تافت ، غرق گشت ، و کسى که در آخر الزمان با ما نبرد وستیز داشته باشد ، گویى همراه دجال جنگیده است " .
471 - المصادر :
* : البزار : على ما فی کشف الهیثمی ، ومجمع الزوائد .
* : الطبرانی ، الصغیر : ج 1 ص 139 ح 140

·             * حدیث شماره : 473 *
* محمد بن مروان از امام صادق ( ع ) نقل کرده که حضرت فرمود : کسى که با ما اهل بیت کینه توزى کند ، خداوند او را یهودى محشور مى کند ، گفته شد : اى رسول خدا ( ص ) هر چند شهادتین را گفته باشد ! فرمود : آرى ، زیرا او در پناه این دو کلمه از ریخته شدن خون خویش جلوگیرى کرده ویا در حالى که او ذلیل است جزیه مىپردازد ، آنگاه فرمود : کسى که بغض وکنیه ما اهل بیت را در دل داشته باشد ، خداوند او را یهودى برمىانگیزاند ، گفته شد : اى رسول خدا ( ص ) چگونه ؟ فرمود : اگر دجال را درک کند بدو مىگرود " .
473 - المصادر :
* : المحاسن : ص 90 ب 16 ح 39

·             * حدیث شماره : 479 *
* مفضل بن عمر از امام صادق ( ع ) روایت کرده که حضرت فرمود : " خداى تبارک وتعالى چهارده هزار سال پیش از آفرینش انسانها که ارواح ما بودند چهارده نور را آفرید ، بدو گفته شد : اى فرزند رسول خدا ( ص ) آن چهارده نفر کیانند ؟ حضرت فرمود : محمد وعلى وفاطمه وحسن وحسین وامامان از ذریه حسین " ع " که آخرین آنان قائم است ، هم او که پس از غیبتش قیام و ظهور مىنماید و دجال را به قتل مى رساند ، و زمین را از هر ظلم وستم ، پاک مى گرداند " .
479 - المصادر :
* : کمال الدین : ج 2 ص 335 ب 33 ح 7

·             * حدیث شماره : 434 *
* عمرو بن عبد الله حضرمى ، از ابو امامهء باهلى نقل کرده که گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : هیچ بخشى از زمین باقى نمىماند مگر اینکه دجال وارد آن مى شود وبر آن استیلاء مى یابد ، مگر مکه ومدینه ، زیرا او از هر گذرگاهى که بخواهد وارد مدینه شود ، فرشته اى با شمشیر کشیده با او روبرو مى شود تا آنکه کنار تپه سرخ و بعد از انتهاى نمکزار ودر محل تجمع سیلابها فرود مى آید ، آنگاه شهر مدینه اهل آنرا سه بار مىلرزاند ، وهیچ مرد وزن منافقى باقى نمىماند مگر اینکه به او (دجال ) ملحق مىشوند ، در آنروز مدینه پلیدیها را از خود مىزداید همانگونه که دم آهنگرى نا خالصى آهن را بین مى برد ، آنروز روز خلاص و رهایى نامیده مى شود ، أم شریک عرض کرد : در آن روز مسلمانان کجایند ؟ فرمود : در بیت المقدس ، دجال خروج مى کند وآنها را به محاصره در مى آورد ، تا آنکه خبر فرود آمدن حضرت عیسى به او مى رسد پا به فرار گذاشته و مىگریزد " .

·             * قسمتی از حدیث شماره : 476 *

·             و از جملهء آن نشانه ها ،دجال بزرگ یک چشم است که چشم راست او ناپیدا است ودر چشم دیگرش لکه اى مانند گوشت جویده شده دیده مىشود ، که آمیخته به خون است ، چشم وى مانند دانهء انگورى است که روى آب شناور باشد از حدقه بیرون آمده است ، گروهى از مردم بصره هستند که تعدادشان به اندازهء شهداى ، ابله ، مىرسد وانجیل ها را حمایل دارند از او پیروى مىکنند

·              

·             حدیث شماره : 1477 *
* صفوان بن عمرو ، از مشایخ از کعب الاحبار نقل کرده وآنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است وگفته : هنگامى که عیسى بن مریم ، همراهان اندک خود را دید ، نزد خداى متعال شکوه نمود ، خداوند فرمود : من تو را نزد خود بالا مى برم و تو را مىمیرانم ، واینگونه نیست که هر کسى را نزدم بالا بردم ، بمیرد . بلکه تو را بر دجال یک چشم بر مى انگیزم و تو او را بقتل مى رسانى ، وپس از آن بیست وچهار سال زندگى خواهى کرد ، وسپس تو را مى میرانم ، با مردنى حق .

·