علامات نسبی نزدیک ظهور
796 - " کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلا یعطونه ، ثم یطلبونه فلا یعطونه ، فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم على عواتقهم ، فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه حتى یقوموا ، ولا یدفعونها إلا إلى صاحبکم . قتلاهم شهداء . أما إنی لو أدرکت ذلک لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الامر "
* حدیث شماره : 796 *
* معمر بن یحیى بن سام ، از ابو خالد کابلى ، از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود : گویا مى بینم گروهى از مشرق قیام کرده وحق را مطالبه مىنمایند وبه آنها نمىدهند . دو باره آنرا مطالبه کرده وبه آنها داده نمىشود وزمانى که مىبینند با آنان چنین رفتار مى شود شمشیرهاى خود را بر دوش گرفته آماده مبارزه مىشوند آنگاه حق را به آنها داده ، ولى دیگر قبول نکرده وقیام مىنمایند . وشمشیرهاى خود را جز به صاحب شما ( حضرت صاحب الزمان علیه السلام ) تحویل نخواهند داد ، کشته هاى آنان شهید مى باشند . اما من چنانچه در آن زمان باشم ، خود را براى حضرت صاحب الامر ( علیه السلام ) نگه خواهم داشت ( یعنى همراه آنان قیام نخواهم کرد ) .
796 - المصادر :
* : النعمانی : ص 273 ب 14 ح 50 - حدثنا أحمد بن محمد بن سعید قال : حدثنی علی بن الحسن ، عن أخیه محمد بن الحسن ، عن أبیه ، عن أحمد بن عمر الحلبی ، عن الحسین بن موسى ، عن معمر بن یحیى بن سام ، عن أبی خالد الکابلی ، عن أبی جعفر علیه السلام أنه قال : -
* : البحار : ج 2 ص 243 ب 25 ح 116 - عن النعمانی بتفاوت یسیر .
212 - " علامة المهدی إذا انساب علیکم الترک ، ومات خلیفتکم الذی یجمع الأموال ، ویستخلف بعده ضعیف فیخلع بعد سنتین من بیعته ، ویخسف بغربی مسجد دمشق ، وخروج ثلاثة نفر بالشام ، وخروج أهل المغرب إلى مصر ، وتلک أمارة السفیانی "
ملاحظة : " توجد روایات عدیدة عن الترک لم نوردها لأنها واضحة الانطباق على غزو الترک المغول لبلاد المسلمین وقد کانت معروفة عند المسلمین قبل حملة التتار فی القرن السابع الهجری ، وهی من معجزات النبی صلى الله علیه وآله . وهی وغیرها تدل على أن اسم الترک یطلق على کل شعوب شرق آسیا بمن فیهم الروس الفعلیین . أما الترک المسلمین مثل أتراک ترکیا وإیران فلا تعنیهم الأحادیث الواردة عن تحرک الترک ضد المسلمین وضد الإمام المهدی علیه السلام ، لأنها تنص على أن أولئک کفار أعداء للمسلمین
* *
* : ملاحم ابن طاووس : ص 58 ب 111 - عن روایة ابن حماد الأولى .
وفی : ص 61 ب 120 - عن روایة ابن حماد الثانیة ، وفیه " عبد الله بن رزین " .
* : الایقاظ من الهجعة : ص 357 ب 10 ح 102 - أوله عن روایة غیبة الطوسی الأولى .
* : البحار : ج 52 ص 207 ب 25 ح 45 - عن روایة غیبة الطوسی الثانیة .
وفی : ص 212 ب 25 ح 60 - عن روایة غیبة الطوسی الثانیة .
* : کشف النوری : ص 174 - عن روایة عقد الدرر الثانیة .
* : منتخب الأثر : ص 451 ف 6 ب 4 ح 18 - عن ملاحم ابن طاووس .
وفی : ص 451 ف 6 ب 4 ح 18 - عن غیبة الطوسی
* حدیث شماره : 212 *
* ابن زریر ، از عمار یاسر ، نقل کرده و آنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است : علامت حضرت مهدى علیه السلام اینستکه ، ترک ها بر شما ( مسلمانان ) هجوم آورند ، و خلیفه وحاکم شما که دارایى واموال را جمع مىکند ، از دنیا برود ، و پس از او شخص ضعیفى به خلافت مى رسد که پس از دو سال از خلافت عزل مى گردد وزمانیکه قسمت غربى مسجد دمشق ، در زمین ( بواسطهء زلزله ) فرو رود وسه نفر در شام خروج نمایند وهنگامیکه اهل مغرب به مصر ، مهاجرت کنند ، این علامت خروج سفیانى مى باشد .
* *
* حدیث شماره : 1452 *
* جابر جعفى از امام باقر ( ع ) روایت کرده است که فرمود : اى جابر ، پا برجا و استوار برزمین باش ودست وپاى خودرا حرکت نده تا علامات ونشانه هایى را براى تو بیان کنم که سالى آنها را خواهى دید ، مى بینى که ندا دهنده اى در دمشق ندا مى کند ودر یکى از شهرهاى آن [ روستاهاى آن ] فرورفتگى زمین ایجاد مى شود [ زمین فرو مى رود ] . . . که ترکها از آنجا گذشته تا به جزیره رسیدند ورومیان در رمله فرود آمدند ، آن سالى است که در تمام سرزمینهاى اعراب اختلاف بوجود مى آید ، وشامیان برسرسه درفش ، اصهب ، وابقع وسفیانى با بنى ذنب الحمار مضر [ حاکمان بد آنروز ] به اختلاف مى پردازند ، والى هاى سفیانى از قبیلهء کلب با او هستند ، سفیانى وهمراهانش بر بنى ذنب الحمار پیروز مى شوند ، به گونه اى که کشتار مى شوند که هرگز براى چیزى چنین کشتارى نشده است ، ومردى در دمشق حضورمى یابد واووهمراهانش به نحوى کشته مى شوند ، که هیچکس کشته نشده است ، واین آیهء شریفه اى است که مى فرماید : " احزاب ودسته ها میان خود به اختلاف پرداختند ، واى برکسانى که کفر ورزیدند ، از مشاهدهء روزى بزرگ " سفیانى وهواداران او پیروز مىگردند ، تا آنجا که هیچ اهتمامى ندارند جز آل محمد صلى الله علیه وآله وپیروان آنها ، سپاهى را به کوفه اعزام مى کند وپیروان آل محمد ( ص ) را در کوفه کشتار نموده وبه دار مىآویزند ، وآنگاه ، درفشى از خراسان رو مىآورد تا اینکه در ساحل دجله فرود مىآید . مردى ضعیف از غیر عرب همراه با یارانش خروج مى کند ودر پشت کوفه ( نجف ) کشته مى شود ، سفیانى گروهى رابه مدینه اعزام مى کند ودرآنجا مردى را تقبل مىرساند ومهدى ومنصور از آن شهر مى گریزند ، کوچک وبزرگ آل محمد دستگیر مى شوند وبى آنکه یک تن از آنها رها شود همگى به زندان افکنده مى شوند ، سپاه به تعقیب این دو مرد مى پردازد ومهدى به سان روش موسى ( ع ) بینمناک از آن شهر ( مدینه ) خارج گشته تا اینکه وارد مکه مى شود ، سپاه او آورده تا آنکه در بیداء فرود میآیند وآن سپاه هملات ( هلال ) است که در زمین فرومى روند وجز کس که خبر فرو رفتن آنها را ببرد ، هیچکس زنده نمى ماند ، وقائم ( ع ) بین رکن ومقام میایستد ونماز مى گزارد ، و به اتفاق وزیرش راه مى افتد و مى گوید : اى مردم ، بر ضد کسانى که به ما ستم روا داشته وحق ما را غصب کردند ، از خدا کمک مى طلبیم . هرکس دربارهء خدا [ نسبت با خدا ] با ما محاجه نماید ، من به خدا سزاوارترم . هرکس در باره آدم ( ع ) [ نسبت با آدم ] با ما محاجه کند ، من سزاوارترین مردم به آدم ( ع ) هستم هر کس در بارهء نوح ( ع ) [ نسبت با نوح ] با ما محاجه نماید ، من سزاوارترین شخص به نوح ( ع ) هستم هر کس در باره ابراهیم ( ع ) [ نسبت با او ] با ما محاجه کند ، من سزاوارترین فرد به ابراهیم ( ع ) هستم . هرکس دربارهء محمد ( ص ) [ نسبت با او ] با ما محاجه نماید ، من سزاوارترین شخص به محمد صلى الله علیه وآله هستم هرکس درباره نسبت با پیامبران با ما محاجه کند ، ما سزاوارترین مردم نسبت به پیامبران هستیم .
هر کس در بارهء کتاب خدا با ما به محاجه بپردازد ، ما سزاوارترین مردم به کتاب خدا ( قرآن ) هستیم . ما وهمه مسلمانان امروز گواهى مى دهیم که ما مورد ظلم وستم قرار گرفته وآواره شدیم ، برضد ما شوریدند ، واز شهر ودیار واموال واهل خود بازمانده ومغلوب شدیم ، بخدا سوگند ، سیصد وسیزده مرد خواهند آمدکه پنجاه زن میان آنهاست ، بدون وعدة قبلى همه به سان ابرهاى پاییزى پى درپى آمده ودر مکه گردى آیند واین آیهء شریفه اى است خداوند میفرماید " هر کجا باشید ، خداوند همگى شما را گردمىآورد ، براستى که خدا بر هر کارى تواناست " مردى از آل محمد صلى الله علیه وآله مىگوید : " وهی القریة الظالمة اهلها " وپس آنحضرت به اتفاق سیصد وسیزده نفر خروج نموده وآنان میان رکن ومقام با آن حضرت بیعت مى کنند ، عهدنامهء رسول اکرم ( ص ) وپرچم وسلاح او در دست آن حضرت ووزیرش نیز با اوست ، منادى در مکه نام او وظهورش را از آسمان ندا مى کند ، بگونه اى که همهء زمینیان آن صدا را مى شنوند ، نام او نام پیامبر است ، اگر باور برخى چیزها برایتان مشکل باشد ، عهدنامهء پیامبر ( ص ) وپرچم وسلاح آن حضرت ونفس زکیه از فرزندان حسین برشما مشکل نخواهد بود ، اگر باور این معناهم برایتان دشوار باشد ، صداى آسمانى به نام وظهور وقیام او ، برایتان دشوار نیست . از منحرفین آل محمد ( ص ) بپرهیز ، زیرا آل محمد وعلى درفشى ، ودیگران نیز درفش هائى دارند ، بر پا واستوار بمان واز هیچیک آنان هرگز پیروى نکن ، تا آنکه مردى را از فرزندان حسین ( ع ) ملاحظه کنى ، او عهد نامهء رسول خدا ( ص ) ودرفش وسلاح او را با خود دارد ، زیرا عهد نامهء پیامبر ( ص ) نزد على بن حسین وسپس نزد محمد بن علی ( باقى است وخداوند هرچه خواهد انجام مى دهد ، با اینان همیشه ملازمه باش ، واز کسانى که برایت گفتم بیرهیز ، اگر مردى از آنان بهمراه سیصد وسیزده تن خروج کرد ودرفش رسول خدا ( ص ) را با خود داشت " . . . رهسپار مدینه شده تا آنکه از بیداء عبور مى کند ، ومى گوید : این جا مکان گروهى است که بزمین فرو رفته اند واین معناى آیهء شریفه است که :
" أفأمن الذین مکروا السیئات ان یخسف الله بهم الأرض أو یأتیهم العذاب من حیث لا یشعرون أو یأخذهم فی تقلبهم فما هم بمعجزین " وآنگاه که وارد مدینه شد ، محمد شجرى را طبق سنت وشیوهء یوسف ( ع ) بیرون مىراند ، وسپس به کوفه مىآید ودر آنجا تا خدا بخواهد درنگ مى کند تا برآنها غالب مىآید ، وسپس حرکت نموده تا با همراهانش وارد عذراء مى شود ، وتعدد بسیارى از مردم به او مى پیوندند ، وسفیانى در آنروز در وادى رمله بسر مى برد ، تا اینکه با یکدیگر برخورد مى کنند وآنروز روز ابدال است ، گروهى از مردم که با سفیانى بوداند در زمره پیروان آل محمد در مى آیند وگروهى که با آل محمد ( ص ) بوده اند به سفیانى مى پیوندند وهر گروهى از مردم به سمت درفش خود مى روند و آنروز ، روز ابدال است ، امیر المؤمنین ( ع ) فرمود درآن روز سفیانى وهمراهانش کشته مى شوند بگونه اى خبر دهنده اى هم از آنها باقى نمى ماند ، کسى که در آنروز از غنایم قبیلهء کلب محروم شود ، ناکام مانده است ، سپس حضرت وارد کوفه مى شود ومنزلش در آن شهر است ، همه غلامان مسلمان را خریده وآزاد مى کند ، بدهى بدهکاران را مى پردازد ، هر مالى که با ستم از کسى گرفته شده باشد آنرا برمى گرداند ، هر غلامى که از آنان کشته شود بهاى آنرا بعنوان دیه به اهلش مى پردازد ، و هرکس کشته شود ، بدهى او را پرداخته وخانواده اش را اداره مى کند ، او واهل بیتش در رحبه بسر مىبرند ، ( ورحبه محل سکونت نوح ( ع ) بوده وسرزمینى پاک ومطهر است ) هیج فردى از خاندان محمد ( ص ) سکونت نمى کند وکشته نمى شود مگر در سرزمین پاک ومطهر ، زیرا آنان اوصیاى پاک پیامبراند "
1452 - المصادر :حذف شد
* حدیث شماره : 732 *
* حسن بن محبوب ، از یعقوب سراج ، از جابر ، از ابو جعفر ( ع ) امام باقر روایت کرده که فرمود : اى جابر حضرت قائم علیه السلام قیام نخواهد کرد تا آنکه فتنه ، مردم شام را چنان در بر بگیرد که هر چه تلاش مىکنند از آن خلاص شوند نمىتوانند ، وهمچنین کشتارى در بین کوفه وحیره واقع مى شود که کشته هاى دو طرف به یک اندازه خواهند بود ومنادى در آسمان ندا خواهد داد .
* حدیث شماره : 1662 *
* داود دجاجى ، از امام باقر ( ع ) ، از حضرت علی علیه السلام نقل کرده است که : در سه مورد منتظر فرج باشید . گفته شد : آنها کدامند ؟ در پاسخ فرمود : اختلاف بین اهالى شام ، [ بر افراشته شدن ] پرچمهاى سیاه از خراسان ، وفزع در ماه رمضان . گفته شد : فزع در ماه رمضان چیست ؟ در پاسخ فرمود : آیا نشنیده اید سخن خداى عزوجل را در قرآن که فرمود : " إن نشأ ننزل علیهم من السماء آیة فظلت أعناقهم لها خاضعین " ( اگر بخواهیم بر آنها نشانه اى از آسمان مىفرستیم که گردنهایشان در مقابل آن نشانه خاضع گردد ) آن نشانه اى است که دختر جوان را از سرا پرده اش بیرون مى آورد ، وشخص خواب را بیدار مى کند ، وبیدار را به وحشت مى اندازد .
* حدیث شماره : 792
* صالح بن ابى الاسود ، از ابى الجارود ، از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : هیچیک از ما اهل بیت ظلمى را از خود دفع نکرده ودعوت به حق نمى نماید جز آنکه گرفتار بلایا مىشود تا زمانیکه گروهى که شاهد جنگ بدر بوده قیام نمایند ، آنها کسانى هستند که کشته هاى آنها دفن نشده و مجروحان آنها مداوا نمىگردند ( کنایه از اینکه اصلا کشته و مجروح نمىدهند ) راوى مىگوید : عرض کردم : مقصود امام ( باقر علیه السلام ) از آن افراد ، کیست . گفتم فرشتگان .
* حدیث شماره : 793 *
* محمد بن سنان ، از ابى الجارود ، از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : وصیت مىکنم تو را به تقواى الهى و در اجتماعات مردم شرکت کن در حالى که از آنها دورى کرده وخانه نشین مىباشى ، و با کسانى که از ما ( اهل بیت ) خروج مىکنند همراهى نکن ، زیرا آنها بر چیزى نبوده وبه چیزى دعوت نمى کنند ( یعنى هیچ هدف و برنامه اى ندارند ) و بدان که بنى امیه حکومت دارند که مردم قدرت از بین بردن آن را ندارند ، واهل حق وحقیقت نیز دولتى دارند هنگامیکه بر پا شود خداوند از ما اهل بیت هرکه را بخواهد والى آن حکومت مىگرداند هر یک از شما آنرا درک نماید ، در نزد ما ( اهل بیت ) مقام بلندى خواهد داشت وهر که قبل از آن بمیرد بازهم به خیر وصلاح او خواهد بود . وبدان که هیچ گروهى قیام نکرده و دفع ظلم ننموده وبراى عزت دین تلاش نکرده ، جز آنکه آرزوها و بلاها او را به زمین خواهد زد تا آنکه گروهى که همراه رسول الله صلى الله علیه وآله شاهد جنگ بدر بوده اند قیام نمایند ، آنها کسانى هستند که کشته هاى آنان دفن نشده ، وافتادگان آنها برداشته نشده ، ومجروحان آنها مداوا نمى شوند ( یعنى اصلا کشته ومجروح نمىدهند ) عرض کردم : آنها چه کسانى هستند ؟ فرمود : فرشتگان
* حدیث شماره : 631 *
* از علی علیه السلام : اختلافى که در بین نیزه ها ( احزاب ) در شام اتفاق مىافتد نشانه اى از آیات الهى آشکار مى گردد گفته شد : آن چیست یا امیر المؤمنین ؟ فرمود : زلزله اى در شام که بیش از صد هزار نفر در آن کشته شده که خداوند آن را براى مؤمنین رحمت وبراى کافرین عذاب قرار مى دهد . آن هنگام بنگرید به کسانى که داراى قاطرهاى سفید وسیاه ( خاکسترى ) وگوش بریده وپرچمهاى زرد مى باشند که از مغرب روى آورده وبه شام وارد مى شوند وآن زمانیستکه وحشت بزرگ ومرگ سرخ آنجا را فرا گرفته است . آنوقت بنگرید به فرو رفتن قریه اى از دمشق در زمین که ، حرستا ، نامیده مى شود ، وهمانوقت فرزند هند جگر خوار ( سفیانى ) از محلى بنام ، یابس ، خروج کرده و بر دمشق تسلط مى یابد ، پس در آنزمان آماده ، خروج وقیام حضرت مهدى علیه السلام باشید .
575 - " لا یخرج المهدی حتى یقتل ثلث ، ویموت ثلث ، ویبقى ثلث "
* حدیث شماره : 575 *
* یحیى بن یمان از کیسان رواشى قصار نقل کرده که گفت : مولایم برایم نقل کرد که از علی علیه السلام شنیدم ، فرمود : حضرت مهدى علیه السلام قیام نخواهد کرد تا آنکه ثلث مردم کشته شده و ثلث آنها مرده و ثلث دیگر زنده بمانند .
994 - " قدام القائم موتان : موت أحمر وموت أبیض ، حتى یذهب من کل سبعة خمسة ، الموت الأحمر السیف ، والموت الأبیض الطاعون "
ملاحظة : ( أوردنا هذا الحدیث هنا وإن تقدم فی أحادیث أمیر المؤمنین علیه السلام ، فبعض النصوص وردت بشکل مستقل عن أکثر من واحد من الأئمة علیهم السلام )
* حدیث شماره : 994 *
* عبدالرحمان بن حجاج ، از سلیمان بن خالد ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : پیش از قیام قائم علیه السلام ، دو نوع مرگ خواهد آمد ، مرگ سرخ و سفید ، چنانکه از هر هفت نفر ، پنج نفر آن خواهد رفت ( شاید مراد اینستکه پنج هفتم مردم از بین خواهند رفت ) مرگ سرخ شمشیر ومرگ سفید ، طاعون خواهد بود .
995 - " لا یکون هذا الامر حتى یذهب ثلث الناس ، فقیل له : إذا ذهب ثلث الناس فما یبقى ؟ فقال علیه السلام : أما ترضون أن تکونوا الثلث الباقی "
* حدیث شماره : 995 *
* ابی ایوب ، از ابو بصیر ، از محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام روایت کرده اند که فرمود : این امر ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) واقع نخواهد شد تا آنکه دو ثلث مردم از بین بروند ، راوى مى گوید به حضرت عرض شد : اگر دو ثلث مردم از بین بروند ، پس چه باقى مى ماند ؟ حضرت ( ع ) ، فرمود : آیا راضى نیستید شما آن ثلث باقى مانده باشید .
- " قدام هذا الامر بیوح ، قلت وما البیوح ؟ قال : قتل دائم لا یفتر "
* حدیث شماره : 1223 *
* أحمد بن محمد بن ابونصر مىگوید : از ابو الحسن الرضا ( ع ) در رابطه با علائم ظهور حضرت حجة پرسیدم فرمود : قبل از ایام [ فرج ] بیوح بوجود خواهد آمد ، عرض کردم بیوح چیست ؟ فرمود : کشتار همیشگى که فروکش نمىکند .
* حدیث شماره : 584 *
* از علی علیه السلام نقل شده که فرمود : اى مالک بن ضمرة ، چگونه خواهى بود زمانى که ببینى میان شیعیان به اینصورت اختلاف افتد ، و حضرت انگشتان خود را باز کرده و آنها را در هم فرو برد ، عرض کردم : اى امیر المؤمنین آیا در آن زمان از خیر خبرى نخواهد بود ؟ فرمود : آرى ، همهء خیر در آنوقت است . اى مالک آن وقت است که قائم ما قیام کرده و هفتاد تن از کسانى را که به خدا و رسول او صلى الله علیه وآله دروغ بسته اند جلو کشیده و مىکشد ، سپس خداوند تمام شیعیان را بر امر واحدى جمع کرده و متفق مىنماید " .
* حدیث شماره : 585 *
* از علی علیه السلام است که مىفرمود : مانند زنبور عسل در مبان پرندگان باشید ، هیچ پرنده اى نیست که زنبور عسل را ضعیف و ناچیز نشمارد ، در حالیکه اگر آنها مىدانستند که در درون این حیوان ( زنبور عسل ) چه برکتى وجود دارد هرگز آنرا ضعیف نمىشمردند . با زبان و بدنتان با مردم معاشرت کرده اما با قلب و دل خود از آنها دورى کنید . سوگند به کسى که جانم بدست اوست شما آنچه را که دوست دارید نخواهید دید تا زمانیکه بعضى از شما بصورت برخى دیگر آب دهان انداخته و برخى ، بعضى دیگر را دروغگو خطاب کند ، و تا زمانیکه از شیعیان من مقدار اندکى ، مانند سرمه در چشم و نمک در غذا باقى نماند . براى شما مثالى خواهم زد ، مثل مردى را که غذاى پاک و تمیزى داشته و آنرا در خانه گذاشته وتا زمانى که خدا مىخواهد از آنجا مىرود . سپس دو باره سراغ آن رفته در حالیکه کرم برداشته ، دوباره آنرا تمیز کرده وپاک مىکند وداخل خانه گذاشته ومىرود تا زمانیکه خدا خواهد ، در حالیکه دوباره غذا کرم افتاده باز گشته وآنرا پاک و تمیز کرده و همینطور تا آنکه دیگر از آن غذا مقدارى باقى مىماند که دیگر کرم زده نخواهد بود و همچنین شما امتحان شده و انتخاب مىشوید تا آنکه از شما جز گروهى که فتنه ها در آن تأثیر نخواهند گذاشت ، باقى نمىماند .
المفردات : زایلوهم : أی انفصلوا عنهم وتمیزوا . الأندر : بضم الهمزة وفتح الدال : الکد
* حدیث شماره : 695 *
* مسکین رحال از على بن ابى مغیره ، از عمیره دختر نفیل روایت کرده که گفت : از امام حسن یا امام حسین علیه السلام است که فرمود : امرى را که منتظر آن هستید ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) واقع نخواهد شد تا آنکه بعضى از شما از برخى دیگر دورى جسته وبرخى به صورت بعض دیگر آب دهان مىاندازند وبعضى ، برخى دیگر را تکفیر مىکنند وبعضى بعض دیگر را لعنت مى نمایند . راوى مى گوید عرض کردم : بنابر این در آن زمان از خیر خبرى نخواهد بود ؟ حضرت فرمود : آن زمان خیر وجود خواهد داشت چون حضرت قائم علیه السلام قیام کند ، تمام آن کارها را از بین خواهد برد .
* حدیث شماره : 735 *
* جابر جعفى این روایت را به نحو ارسال نقل کرده و مىگوید : به امام باقر علیه السلام عرض کردم : فرج شما چه زمان خواهد بود ؟ حضرت فرمود : چقدر دور است ، چقدر دور است ، سه بار فرمود : فرج بوجود نخواهد آمد تا آنکه غربال شوید ، غربال شوید ، غربال شوید ، تا آنکه خداوند تیره گیها را برطرف کرده وصافها و خالص ها باقى بمانند .
* حدیث شماره : 974 *
* زائدة بن قدامه ، از عبدالکریم ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : قیام حضرت قائم علیه السلام فعلا چگونه محقق خواهد شد ، در حالیکه هنوز جهان وفلک نچرخیده است . تا آنجا که گفته مى شود آنحضرت از دنیا رفته یا کشته شده است ، معلوم نیست وى در کجا مىگردد . عرض کردم : گردش وچرخش فلک چیست ؟ فرمود : اختلاف شیعیان با یکدیگر .
* حدیث شماره : 1256 *
* ایوب بن نوح مىگوید : ابو الحسن عسکرى به من فرمود : اى ایوب ، خداوند هیچ پیامبر را بر نیانگیخت مگر پس از آنکه سه پیمان از او گرفت : گواهى به یگانگى خدا ، دور افکندن معبودان غیر خدا ، و اینکه خداوند را اراده اى است که هر کس را بخواهد برترى مىبخشد و هر که را خواهد خوار مىسازد ، آگاه باش ، اگر میان آنان اختلافى بوجود آید تا زمانیکه صاحب الامر قیام کند این اختلاف همچنان میان آنان وجود خواهد داشت .
مصادر حذف شد