سلام بر امام مهدی عج

مروری بر سی دی امام مهدی عج

سلام بر امام مهدی عج

مروری بر سی دی امام مهدی عج

کتاب شش ماه پایانی

================
http://s9.picofile.com/file/8272647342/6mahpayani.jpg
======================

بیان نشانه‌های ظهور با محوریت زمانی

*****

 » منادى از آسمان به نام قائم(ع) ندا سر می ‏دهد و از مشرق تا مغرب صدایش را می ‏شنوند. از ترس آن صدا هیچ خوابیده‏اى نمى‏ماند؛ مگر اینکه بیدار مى‏شود و ایستادگان همگى می ‏نشینند و نشستگان هم بر دو پاى خویش برمی ‏خیزند. خداوند بیامرزد هر که از این صدا عبرت بگیرد. صدا، صداى جبرئیل روح‏الامین است که در شب جمعه بیست و سوم ماه رمضان بر خواهد خاست. پس از آن شکایتى نداشته باشید و گوش فرا دهید و اطاعت کنید. در انتهاى روز صداى ابلیس ملعون (شنیده می ‏شود) که ندإ؛ می ‏دهد آگاه باشید که فلانى مظلومانه کشته شد تا مردم را به شک بیندازد و آنها را مبتلا به فتنه کند. چقدر شک‏ کنندگان متحیر در آن روز زیادند که در آتش افکنده شده‏ اند. وقتى صدا را در ماه رمضان شنیدید از آن شکایت نکنید که آن صداى جبرئیل است و نشانه آن این است که به نام قائم و پدرش(ع) ندا می ‏دهد. به طورى که حتى دوشیزگان در خلوتگاه‏ هایشان در خانه آن را می ‏شنوند

و پدر و برادر خویش را براى خروج (و قیام) تشویق می ‏کنند. «



        
آیا پیش‌گویی‌ های حضرات معصومین علیهم السّلام در طول تاریخ محقّق شده است؟

        
چه تعدادی از نشانه‌های ظهور در حال حاضر محقّق شده است؟ 


         آیا می‌دانید که بر طبق روایات اسلامی، ظهور در سال فرد به وقوع می‌پیوندد؟

        
چقدر از حوادث شش ماه پیش از ظهور آگاهید؟


          روز قیام امام مهدی علیه السلام چه روزی است؟

       
آیا می‌توان برای ظهور امام زمان علیه‌السلام وقتی تعیین کرد؟


کتاب شش ماه پایانی نوشته مجتبی الساده، اثری است که در آن


 حوادث شش ماه منتهی به ظهور حضرت بقیة الله(عج) بر اساس احادیث بیان شده است.

ناشر در ابتدای این کتاب یادآوری می کند که اخباری که در کتاب شش ماه پایانی آمده است، مسلمین را به هوشیاری، آمادگی، انتظار و اطلاع جامع دربارة آخرالزّمان دعوت می‌کند و از آنان می‌خواهد که همه  مناسبات و روابط فردی و اجتماعی خود را متناسب با آن شرایط ویژه تنظیم کنند تا شاید از فتنه‌ها در امان مانند و در زمره مشتاقان و

منتظران شاهد ظهور آخرین منجی موعود باشند.


این اثر خواندنی که تقویم حوادث شش ماهه پیش از ظهور است از

 چهار فصل کلی تشکیل شده است، عناوین این فصول عبارتند از:
الف-   غیبت و دوران پیش از ظهور
ب-   سبک توصیف دوران و سال ظهور در روایات
ج-    تقویم حوادث سال ظهور
د-  مباحث تکمیلی.

================

http://yaranshop.ir/index.php?route=product/product&product_id=159

===============

دجال

·             حدیث شماره : 382 *
* قتاده از أنس از رسول خدا ( ص ) روایت کرده که آن حضرت فرمود : " هیچ پیامبرى نیامد مگر اینکه امت خویش را از آن انسان یک چشم دروغگو بر حذر داشت ، آگاه باش ، او یک چشم دارد ، وخداوند تبارک وتعالى چنین نیست ، میان چشمانش نوشته شده کافر ، هر مؤمنى آنرا مى خواند "
* *
* : العمدة : ص 440 ص 925 - عن مسلم ، والبخاری .
* : منتخب الأثر : ص 461 ف‍ 6 ب‍ 7 ح‍ 2 - عن الترمذی .
382 - المصادر :
* : الطیالسی : ص 265 ح‍ 19

·             386 - " ما بین خلق آدم علیه السلام إلى قیام الساعة أمر أکبر من الدجال "* حدیث شماره : 386 *
* هشام بن عامر مى گوید ، از رسول خدا ( ص ) شنیدم که مى فرمود : " در فاصلهء میان آفرینش آدم " ع " تا رستاخیز ، قضیه اى بزرگتر از دجال وجود ندارد "
386 - المصادر :
* : ابن حماد : ص 146

·             * حدیث شماره : 392 *
* عبدالرحمان بن أبی بکرة از پدرش روایت کرده که گفت رسول خدا ( ص ) فرمود : " پدر ومادر دجال مدت سى سال داراى فرزند نشدند ، پس از این مدت کودکى بر ایشان متولد شد که داراى یک چشم وزیان بارترین و بى فایده ترین چیز بود چشمانش بخواب مىرفت ودلش خواب نداشت ، وى گفت : رسول خدا ( ص ) پدرش را توصیف کرد وفرمود : پدرش مردى بلند قد و داراى اندامى ناهمگون بوده و گویى بینى وى منقار است ، و مادرش زنى بلند بالا و بى ریخت و داراى پستانهاى درشت است .

·             * حدیث شماره : 395 *
* عبادة بن صامت مى گوید : رسول خدا ( ص ) فرمود : دربارهء دجال آنقدر با شما سخن گفتم تا آنجا که بیم آن داشتم که تعقل نکنید ، مسیح دجال مردى کوتاه قد بوده و میان پاهاى او فاصله دارد ، داراى موهاى مجعد ، یک چشم دارد که نه بر آمده است و نه گود نشسته ، اگر او بر شما مشتبه شد ، بدانید که پروردگار شما چنین نیست ، و شما هرگز خداى خویش را نمى بینید تا از دنیا بروید .
* حدیث شماره : 444 *
* ابو مالک اشجعى از ربعى واو از حذیفه نقل کرده که وى گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : " من از خود دجال بهتر مى دانم که با او چیست ، با او دو رودخانه و نهر جارى است که یکى بطور آشکار آب سفید ودیگرى بوضوح آتشى شعله ور است ، اگر کسى آنرا درک کرد باید به نهرى روى آورد که آنرا به صورت آتش مى بیند وباید چشمانش را بهم بگذارد و سر خود را به زیر افکند واز آن بنوشد ، زیرا آن آبى خنک است . دجال داراى یک چشم است و در آن لکه اى پر رنگ وجود دارد ومیان چشمان او نوشته شده است ، کافر ، هر مؤمن با سواد وبى سوادى آنرا مى تواند بخواند " .
444 - المصادر :
* : ابن أبی شیبة : ج 15 ص 133 ح 19318

·             * حدیث شماره : 427 *
* ابو سلمة بن عبدالرحمان گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : " فرود مى آید دجال در خوز و کرمان با هشتاد هزار تن که صورتهایى چون سپرهاى راه راه وکلاه بر سر دارند وداراى کفشهایى از مو هستند "
427 - المصادر :
* : ابن حماد : ص 191

·             * حدیث شماره : 460 *
* عبد الله بن عثمان بن خیثم ، از شهر بن حوشب و او از اسماء بنت یزید بن سکن انصارى نقل کرده که وى گفت : از رسول خدا ( ص ) شنیدم که مىفرمود : ( دجال چهل سال در زمین درنگ خواهد کرد ، سال مانند ماه ، و ماه مانند هفته ، و هفته چون روز و روز مانند سوختن شاخه هاى نخل در آتش بود ) .
460 - المصادر :
* : عبد الرزاق : ج 11 ص 392 ح 20822

·             * حدیث شماره : 210 *
* از ربیعة بن أبو عبدالرحمان ، از انس بن مالک از رسول الله صلى الله علیه وآله ، روایت شده که فرمود : دجال از محله یهودیهاى اصفهان خروج نموده ، و هفتاد هزار یهودى که همه تاج بر سردارند همراه او خواهند بود .
210 - المصادر :
* : أحمد : ج 3 ص 224

·             415 - " یخرج الدجال من خراسان "* حدیث شماره : 415 *
* ابن مسیب آنرا از ابو بکر نقل کرده وبه پیامبر ( ص ) نسبت نداده است : دجال از خراسان خروج مى کند "

·             * حدیث شماره : 419 *
* ابن طاووس از پدرش از کعب نقل نموده که گفت : و آنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است : " دجال از عراق خروج مى کند " .

·             * حدیث شماره : 421 *
* ابو امامه باهلى مى گوید ، رسول خدا ( ص ) فرمود : " دجال از راه میان شام و عراق خروج مى کند "

421 - المصادر :
* : حماد : ص 149

·             * حدیث شماره : 431 *
* ابو عبد الله قراظ روایت کرده که از سعد بن مالک وابو هریره شنید که مىگویند ، رسول خدا ( ص ) فرمود : بار خدایا مردم مدینه را در شهرشان برکت عنایت فرما ، در روزى آنها خیر وبرکت ایجاد کن ، معبودا ، ابراهیم " ع " بنده ودوست تو بود ومن بنده و فرستاده تو هستم ، ابراهیم " ع " براى مردم مکه از تو در خواست کرد ومن همانگونه که ابراهیم " ع " براى مردم مکه از تو در خواست نمود براى مردم مدینه در خواست مى نمایم ، شهر مدینه در احاطه فرشتگان است ، بر هر گذرگاهى دو فرشته قرار دارند که از آن مراقبت مى کنند ، بیمارى طاعون و دجال وارد این شهر نمىشوند ، هر کس قصد خیانت به این شهر را داشته باشد ، خداوند او را ذوب مى کند همانگونه که نمک در آب ذوب مىشود .

·             * حدیث شماره : 451 *
* ابو هریره مى گوید رسول خدا ( ص ) فرمود : " وقتى که یکى از شما از تشهد فارغ مىشود ، باید از چهار چیز به خدا پناه ببرد ، از عذاب دوزخ واز عذاب قبر ، و از آشوب و فتنهء زندگى ومرگ واز شر مسیح دجال " .
451 - المصادر :
* : ابن أبی شیبة : ج 15 ص 130 ح 19308

·             * حدیث شماره : 478 *
* سیابه از امام صادق ( ع ) نقل مىکند که گفت : مردى از حضرت پرسید فدایت شوم مىگویند ، زراعت وکشاورزى مکروه است ، حضرت بدو فرمود : " زراعت نمائید ودرخت بنشانید ، بخدا سوگند مردم کارى حلال تر وپاکیزه تر از آن انجام نداده اند ، بخدا سوگند پس از خروج دجال زراعت مى شود ونخل کاشته مى شود "

478 - المصادر :
* : الکافی : ج 5 ص 260 ح 3

·             * حدیث شماره : 469 *
* زهرى از سالم از ابن عمر نقل کرده که رسول خدا ( ص ) با جمعى از اصحاب از جمله عمر بن خطاب از کنار ابن صیاد که کودکى بود گذارشان افتاد واو متوجه نشد ، تا اینکه رسول خدا ( ص ) با دستش به پشت او اشاره کرد وفرمود : آیا گواهى مىدهى که من رسول خدا ( ص ) هستم ؟ ابن صیاد به او نگاهى کرد وگفت : گواهى مى دهم که تو پیامبر بى سوادان هستى ، ابن صیاد به پیامبر گفت : آیا تو گواهى مى دهى من فرستاده خدا هستم ؟ رسول خدا ( ص ) فرمود : به خدا ورسول وفرستادگان او ایمان آوردم ، پیامبر به او فرمود : چه چیز بر تو وارد مى شود ؟ ابن صیاد گفت : بر من راستگو و دروغگو وارد مى شود ، پیامبر ( ص ) فرمود : امر را بر تو بهم آمیخته ، وسپس رسول خدا ( ص ) فرمود : چیزى را براى تو نهان کرده ام ، و ( یوم تأتى السماء بدخان مبین ) را براى او در نظر گرفته بود ، ( دجال ) ابن صیاد گفت : آن ، " دخ " است رسول اکرم ( ص ) فرمود : خفه شو ، از قدرت خود نمىتوانى تجاوز کنى ، عمر گفت : اى رسول خدا ( ص ) به من اجازه بده او را گردن بزنم ، پیامبر ( ص ) فرمود : اگر این شخص خود او ( دجال ) باشد ، قدرت استیلاى بر وى را ندارى ، واگر او همان شخص نباشد ، بنابراین از کشتن او سودى نبرده اى " .
* *
* : الخرائج : ص 283

·             * حدیث شماره : 399 *
* عبید بن عمر لیثى گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : " رستاخیز به پا نمىشود تا آنکه سى نفر دروغگو خروج مى کنند وهمهء آنها مدعى هستند که قبل از قیامت ، پیامبر هستند

·             * حدیث شماره : 471 *
* سعید بن مسیب ، از ابوذر غفارى نقل کرده که گفت رسول خدا ( ص ) فرمود : " مثال اهل بیت من به سان کشتى نوح ( ع ) است کسى که بر آن سوار شد نجات یافت وکسى که از سوار شدن بر آن سر بر تافت ، غرق گشت ، و کسى که در آخر الزمان با ما نبرد وستیز داشته باشد ، گویى همراه دجال جنگیده است " .
471 - المصادر :
* : البزار : على ما فی کشف الهیثمی ، ومجمع الزوائد .
* : الطبرانی ، الصغیر : ج 1 ص 139 ح 140

·             * حدیث شماره : 473 *
* محمد بن مروان از امام صادق ( ع ) نقل کرده که حضرت فرمود : کسى که با ما اهل بیت کینه توزى کند ، خداوند او را یهودى محشور مى کند ، گفته شد : اى رسول خدا ( ص ) هر چند شهادتین را گفته باشد ! فرمود : آرى ، زیرا او در پناه این دو کلمه از ریخته شدن خون خویش جلوگیرى کرده ویا در حالى که او ذلیل است جزیه مىپردازد ، آنگاه فرمود : کسى که بغض وکنیه ما اهل بیت را در دل داشته باشد ، خداوند او را یهودى برمىانگیزاند ، گفته شد : اى رسول خدا ( ص ) چگونه ؟ فرمود : اگر دجال را درک کند بدو مىگرود " .
473 - المصادر :
* : المحاسن : ص 90 ب 16 ح 39

·             * حدیث شماره : 479 *
* مفضل بن عمر از امام صادق ( ع ) روایت کرده که حضرت فرمود : " خداى تبارک وتعالى چهارده هزار سال پیش از آفرینش انسانها که ارواح ما بودند چهارده نور را آفرید ، بدو گفته شد : اى فرزند رسول خدا ( ص ) آن چهارده نفر کیانند ؟ حضرت فرمود : محمد وعلى وفاطمه وحسن وحسین وامامان از ذریه حسین " ع " که آخرین آنان قائم است ، هم او که پس از غیبتش قیام و ظهور مىنماید و دجال را به قتل مى رساند ، و زمین را از هر ظلم وستم ، پاک مى گرداند " .
479 - المصادر :
* : کمال الدین : ج 2 ص 335 ب 33 ح 7

·             * حدیث شماره : 434 *
* عمرو بن عبد الله حضرمى ، از ابو امامهء باهلى نقل کرده که گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : هیچ بخشى از زمین باقى نمىماند مگر اینکه دجال وارد آن مى شود وبر آن استیلاء مى یابد ، مگر مکه ومدینه ، زیرا او از هر گذرگاهى که بخواهد وارد مدینه شود ، فرشته اى با شمشیر کشیده با او روبرو مى شود تا آنکه کنار تپه سرخ و بعد از انتهاى نمکزار ودر محل تجمع سیلابها فرود مى آید ، آنگاه شهر مدینه اهل آنرا سه بار مىلرزاند ، وهیچ مرد وزن منافقى باقى نمىماند مگر اینکه به او (دجال ) ملحق مىشوند ، در آنروز مدینه پلیدیها را از خود مىزداید همانگونه که دم آهنگرى نا خالصى آهن را بین مى برد ، آنروز روز خلاص و رهایى نامیده مى شود ، أم شریک عرض کرد : در آن روز مسلمانان کجایند ؟ فرمود : در بیت المقدس ، دجال خروج مى کند وآنها را به محاصره در مى آورد ، تا آنکه خبر فرود آمدن حضرت عیسى به او مى رسد پا به فرار گذاشته و مىگریزد " .

·             * قسمتی از حدیث شماره : 476 *

·             و از جملهء آن نشانه ها ،دجال بزرگ یک چشم است که چشم راست او ناپیدا است ودر چشم دیگرش لکه اى مانند گوشت جویده شده دیده مىشود ، که آمیخته به خون است ، چشم وى مانند دانهء انگورى است که روى آب شناور باشد از حدقه بیرون آمده است ، گروهى از مردم بصره هستند که تعدادشان به اندازهء شهداى ، ابله ، مىرسد وانجیل ها را حمایل دارند از او پیروى مىکنند

·              

·             حدیث شماره : 1477 *
* صفوان بن عمرو ، از مشایخ از کعب الاحبار نقل کرده وآنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است وگفته : هنگامى که عیسى بن مریم ، همراهان اندک خود را دید ، نزد خداى متعال شکوه نمود ، خداوند فرمود : من تو را نزد خود بالا مى برم و تو را مىمیرانم ، واینگونه نیست که هر کسى را نزدم بالا بردم ، بمیرد . بلکه تو را بر دجال یک چشم بر مى انگیزم و تو او را بقتل مى رسانى ، وپس از آن بیست وچهار سال زندگى خواهى کرد ، وسپس تو را مى میرانم ، با مردنى حق .

·